پریروز برای خواهر زاده ام کتاب قصه خریدیم.(من نخریدم یکی از آبجی هام خرید.) داستان درباره ی یه بچه است که کثیفه و می خواد بره حموم.آبجیم براش قصه رو از روی نقاشی های کتاب تعریف کرده و دیروز بعد از چند دقیقه غافل شدن ازش دیده خونه ساکته. می ره سراغ خواهر زاده ام .فکر کنین با چی مواجه میشه؟
داشته با داشتن یه قیچی در دست، عکس بچه ی کثیف داستان رو در میاورده!
آبجیم جیغ ن گفته : داری چی کار می کنی؟
خیلی ریلکس جواب داده:مااامان عمومعموومکثیف.
(عموم :حموم)
درباره این سایت